آرامش در زندگی هم درونی است هم بیرونی
تعریف آرامش کار چندان سادهای نیست، با این حال شاید بتوانیم آن را بهعنوان زندگی عاری از خشونت (فیزیکی، ذهنی، روحی و همهی اشکال دیگر آن) و همراه با احترام، درک تفاوتها و سعهی صدر تعریف کنیم. آرامش بیرونی به جهان و آرامش درونی به ضمیر هر شخص برمیگردد.
- آرامش بیرونی: مفهوم آرامش بیرونی که همهی ما آن را با عنوان صلح میشناسیم، بدان معناست که بتوانیم علیرغم تفاوتهای فرهنگی، مذهبی و سیاسی به یکدیگر احترام بگذاریم و عشق بورزیم.
- آرامش درونی: ما باید آرامش را ابتدا در درون خود پرورش دهیم؛ یعنی باید ترس، خشم، تعصب و فقدان مهارتهای اجتماعی را (که منجر به رفتارهای خشونتآمیز میشوند) در خود بشناسیم و بر آنها غلبه کنیم. اگر نتوانیم خشونت درونی خود را کنترل کنیم، طوفان بیرونی هرگز فروکش نخواهد کرد.
به دیگران عشق بورزید، اما آنها را کنترل نکنید
اولین گام مهم برای آرامش داشتن در زندگی این است که اعمال قدرت بر دیگران را متوقف کنید و نتایج آن را در زندگی خود ببینید. مسلما خودتان هم دوست ندارید کسی شما را کنترل کند؛ بنابراین به جای اینکه اراده و خواست خود را بر دیگران تحمیل کنید، سعی کنید از دیدگاه آنها به قضایا بنگرید. اطرافیان خود را با وجود عیب و نقصها و تفاوتهایشان دوست بدارید و آنها را همانگونه که هستند بپذیرید.
- اول به آرامش فکر کنید بعد به قدرت. گاندی میگوید :«قدرتی که بر اساس عشق بنا شده است هزار بار از قدرت به دست آمده از تهدید و مجازات مؤثرتر و پایدارتر است. اگر با رفتار یا اقدامات تهدیدآمیز خود بر دیگران قدرت یافتید، بدانید که تبعیت آنها از شما نه از سر احترام که به اجبار خواهد بود. این روش برای یافتن آرامش در زندگی اصلا کارآمد نیست.
- مهارتهای مذاکره، حل اختلافات و ارتباط قاطعانه با دیگران را یاد بگیرید. این مهارتهای ارتباطی مهم و سازنده به شما کمک میکنند تا حتیالامکان از درگیری و تضاد با دیگران دوری کنید. البته اینطور نیست که بتوان جلوی همهی تعارضات را گرفت، اما باید بتوانید آنها را به خوبی مدیریت کنید. از آنجا که بسیاری از درگیریها به دلیل سوءتفاهم به وجود میآیند، بسیار مهم است که در ارتباط با دیگران منظور خود را به صراحت بیان کنید. اگر احساس میکنید که در این نوع ارتباطات مهارت کافی ندارید، بیشتر در مورد آنها مطالعه کنید.
- از دستور دادن، نصیحت، سختگیری، تهدید یا سؤالپیچ کردن دیگران برای دستیابی به اطلاعات بیشتر بپرهیزید. این رفتارها به سادگی سبب درگیری و اختلاف میشوند، چرا که اطرافیان شما احساس میکنند سعی در کنترل آنها دارید و بنابراین با شما راحت نخواهند بود.
- اطمینان داشته باشید که هر کسی خودش میتواند یک زندگی خوب داشته باشد. اگر در این رابطه به دیگران مشاوره بدهید، ممکن است تصور کنند که میخواهید از مشاوره بهعنوان ابزاری برای دخالت در زندگی آنها استفاده کنید. داگ هامرشولد (یک دیپلمات سوئدی) میگوید: «بدون دانستن پرسش، پاسخ دادن آسان است.» هنگامی که در حال نصیحت کردن دیگران هستیم، فرض میکنیم درک کاملی از مشکلات آنها داریم، در حالی که اغلب اینطور نیست. آیا بهتر نیست به هوش دیگران احترام بگذاریم و تجربیات شخصی خود را به آنها تحمیل نکنیم؟ با این شیوه، آرامش جایگزین خشم میشود و میتوانید با احترام گذاشتن به دیدگاه هر چند سطحی دیگران، به دانش و خرد آنها اعتماد کنید.
- ۹۶/۰۹/۲۰